روایت کاشتن گل از زبان فاطمه و آرش
ما گل کندیم ،دو تا کندیم، یکی برا من یکی برا فاطمه ، گذاشتیم تو خاک ، بعدش هم از لیوان آب آورد ریخت رو گل من ، بعدشم آب شلنگه رو باز کردیم بعد قطرش یدفه زیاد شد
بعد از چند دقیقه اب زیاد شد ریختیم رو گل فاطمه ، بعدش هم گل رو کاریدیم تو خاک فقط گلاش بود ،سفیداش بود برگ نبود . بدش گلامون رشد کرد مال فاطمه کامل نبود یک تیکش ،
مال من کامل بود ، مال فاطمه برگ نداشت ، بعدش هم آمدیم تو خونه ،
بعدش هم گل ها را چیدیم با عشق تقدیم کردیم به خاله حلیمه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی