مسابقه کرم ابریشم
فازمه خانم 5 تا کرم ابریشم از مدرسه برای مسابقه گرفت و اورده خونه
کرم ها باید روزی سه بار برگ تازه توت بخورند که ما باید هر روز میرفتیم و براشون برگ توت از تو خیابون میچیدیم . بعد از چند روز پوست اند ازی کردند
کرم ها هر روز بزرگتر شدند و برگ های بیشتری نیاز داشتند
البته متاسفانه یکی از کرم هامون موقع پوست اندازی دوم از بین رفت و نتونست پوست بندازه . خیلی براش ناراحت شدیم ولی متاسفانه هر کااری کردیم نتونستیم از مرگش جلوگیری کنیم .
بالاخره کرم ها بزرگ شدند و شروع به پیله بستن کردند . واقعا جالب بود .
برای شرکت تو مسابقه باید پیله ها را 4 روز در آفتاب مستقیم قرار میدادیم تا شفیره ها بمیرن که فاطمه جان قبول نکرد و گفت نمیخواد تو مسابقه شرکت کنه . دختر مهربونم میگه اینا ادم های بی ادبی هستند که میخوان ما اینا رو بکشیم اینا نمیفهمن این کرم ها خواهر و برادر هستند و میخوام زنده بمونن تا دوباره پروانه بشن و ببرم تو طبیعت ولشون کنم . راستش منم کم آوردم دیدم حرف دخترم منطقی هست حالا منتظر دنیا اومدن پروانه ها هستیم احتمالا فردا یا پس فردا دنیا میان .