فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

دخترم فاطمه

خاطرات

1393/10/28 10:16
نویسنده : مامان
562 بازدید
اشتراک گذاری

چند هفته ای هست که یک دوره بازیهای مختلف میریم.  تو این دوره ها شما از رنگ بازی و بازی های حرکتی خیلی خوشت میاد . روز رنگ بازی وقتی اومدم با یک صحنه جالب برخورد کردم که این بود 

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ البته تو فکرش بمونید تا عکسش را بذارم

اونروز هم بازی با برگ و آب بود خیلی بهت خوش گدشت .

یک روز هم با هم رفتیم تو پارک و یک عالمه برگ جمع کردیم اخه میخواستی بچسبونی روی کاغذ.

قرار گذاشتیم با هم جمعه بریم کوهنوردی ولی خوشبختانه باران رحمت خدا داشت می بارید و به جای کوه هر دو تایی رفتیم تو پارک و حسابی دویدیم niniweblog.com.خیلی خوب بود . شما از پارک یک ابخوری خیلی کوچولو برای خودت خریدی که همش با همون آب میخوری . البته شال گردنت هم گم شد که مامانی داره یک شال جدید برات می بافه.niniweblog.com

شی تولد حضرت محمد هم نمیدونم چی شد که سر از سینما و فیلم شیار 143 در آوردیمکه به جای خنده کلی گریه کردیم البته بماند که بعدش ماشین پنچر شد و ما هم کلی خندیدیم و به جای ناراحتی با ارامش شیرینی خوردیم و بازی کردیم .اخه ادم نباید برای اتفاقات کوچیک خودش را ناراحت کنه.niniweblog.com

همه اینها یک طرف زیارت حرم امام رضا هم یک طرف که با هیچی نمیشه مقایسه کرد.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خانه کوچک ما
28 دی 93 11:00
منم با فیلم شیار 143 کلی اشک ریختم اولین فیلمیم بودکه با همسرم رفتیم سینما راستی منم میخوام ان شاالله در اینده اسم دخترمو بذارم فاطمه... خیلی قشنگه